کد خبر : 612154 تاریخ : ۱۴۰۳/۱/۲۶ - 10:16
مهدی مطهرنیا، تحلیلگر و آینده‌پژوه در گفت‌وگو با ستاره صبح عنوان کرد: تئوری جنگ نامتعادل، تئوری جنگ معلق ستاره صبح، فائزه صدر: روز 13 فروردین، حمله موشکی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، تنش در منطقه را بالا برد، تا جایی که در روزهای گذشته پیش‌بینی وقوع برخورد نظامی میان ایران و اسرائیل قوت گرفت.

این وضعیت مقامات کاخ سفید را بر آن داشت تا حمایت تمام و کمال آمریکا از اسرائیل را علناً ابراز کنند. در شرایطی که منطقه در وضعیتی متلاطم و شبه جنگی قرار دارد، ابهام درباره چگونگی پاسخ ایران به اسرائیل بر پیچیدگی این وضعیت افزوده است. ستاره صبح در گفت‌وگو با مهدی مطهر نیا، تحلیلگر و آینده‌پژوه به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

خاورمیانه در موقعیت شبه جنگ قرار دارد. به عقیده شما، آرایش نظامی غرب و حامیان منطقه‌ای‌اش چه تبعاتی برای ایران به دنبال خواهد داشت؟
باید بپذیریم که ایران سال‌ها است در حالت منازعه با نظام بین‌الملل قرار دارد. پس از انقلاب 1357 و روی کار آمدن دولت‌های انقلابی، روابط ایران با نظام بین‌الملل به‌ویژه غرب به غلظت‌های متفاوتی با چالش روبه‌رو شد.
انقلابی گری، صدور انقلاب و تقابل با قدرت‌های حاکم بر نظام بین‌الملل از سوی تهران؛ ایدئولوژی حاکم بر دولت‌های انقلابی ایران را به رخ می‌کشید.
جهت‌گیری‌های دینی به فقهی و فقهی به ایدئولوژیک و ایدئولوژیک به کلام محور؛ به منازعه دار الکفر در برابر دار الحق شدت بخشید. تا جایی که امروزه انقلاب 57، انقلابی ضدآمریکایی شناخته می‌شود.
این وضعیت منازعه‌های سیاسی، فرهنگی، نظامی، اقتصادی و امنیتی را پیرامون ایران بیشتر کرد. امروز شاهد وضعیتی هستیم که من دهه‌ها پیش آن را تئوری جنگ نامتعادل و امروز تئوری جنگ معلق می‌نامم.
در تئوری جنگ نامتعادل قدرت ایران در بستری کلام محور به‌عنوان تهدیدی برای نظم منطقه‌ای و امنیت بین‌الملل شناخته می‌شد. استقبال تهران از مطرح‌شدن ایران به‌عنوان قدرتی در مقابل نظم منطقه‌ای و نظام بین‌الملل وضعیت منازعه در اطراف ایران را تشدید کرده است. ایران آرام آرام وارد جنگ معلق شد به‌طوری‌که در وضعیت جنگی دائم از منظر امنیت نظامی قرار دارد. در ظاهر جنگ مستقیمی صورت نمی‌گیرد ولی ایران همواره در وضعیتی به سر می‌برد که احتمال برخورد و حمله نظامی در حال بررسی است. متأسفانه تهران از این وضعیت نیز استقبال می‌کند زیرا بزرگ کردن نام دشمن و اهدافی که دنبال می‌کند به تهران کمک می‌کند بسیاری از نقص‌های درونی را در قالب تبعات رفتارهای دشمن توجیه کند، به‌گونه‌ای که نه می‌توان آن را رد کرد، زیرا این اصطکاک در دامنه‌ای پر شدت وجود دارد و نه می‌توان آن را پذیرفت، زیرا در داخل هم می‌شد از منابع استفاده بهتری کرد. کشور امروز ازنظر روابط بین‌الملل در حالتی برزخ گونه قرارگرفته است. در عمل در رابطه با ایران نوعی هماهنگی میان آمریکا، اسرائیل و کشورهای عربی وجود دارد. آمریکا رهبری، اسرائیل اجرا و مدیریت و کشورهای عربی پشتیبانی این وضعیت را بر عهده‌دارند.

با توجه به حمایت همه‌جانبه آمریکا از اسرائیل آیا در صورت بروز درگیری مستقیم ایران می‌تواند نقش حمایتگری برای چین و روسیه تعریف کند یا خیر؟!
ایران نمی‌تواند به چین و روسیه اتکا کند زیرا این دو کشور در کلوپ قدرت جهانی قرار دارند ولی در دایره اقداماتی تعریف می‌شوند که به ایران اجازه نمی‌دهد به‌طور کامل در برابر طرف مقابل تسلیم شود. چین و روسیه در مورد ایران در نقش شریک و حامی نیستند و به‌هیچ‌وجه ایران را در جنگ احتمالی با آمریکا و اسرائیل موردتوجه قرار نخواهند داد.

درواقع بینانه ترین حالت حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق چه مبنایی داشت؟ آیا این اقدام برای تحریک ایران به شروع جنگ صورت گرفت یا پاسخی انتقام جویانه تفسیر می‌شود؟
در هر پدیده و پدیدار سیاسی، امنیتی و نظامی باید تمام وجوه را دید وقتی منازعه و جنگی آغاز شد، طرفین سعی خواهند کرد دستاویزهایی برای هجمه بیشتر داشته باشند.
حال چه این حمله انتقامی در قبال اقدامات ایران باشد چه اقدامی برای تحریک ایران به جنگ بوده باشد؛ تبعاتی خواهد داشت.
اگر حمله را انتقام‌جویانه بدانیم باید به یاد بیاوریم که زمانی سید حسن نصرالله صراحتاً ایران را حامی صددرصدی حزب‌الله لبنان معرفی کرد. ایران نیز علناً اعلام کرده استراتژی انتفاضه و قیام مردم فلسطین را به استراتژی انتقال سلاح برای مقابله با تل‌آویو تبدیل می‌کند، پس باید پذیرفت که دیر یا زود تبعاتی گریبان گیر میدان خواهد شد.
درنتیجه عمل هر دیدگاهی را پیگیری کنیم به این نقطه می‌رسیم که امروز ایران و اسرائیل در برابر هم صف‌آرایی بیشتری کرده‌اند. این وضعیت با مرور زمان شدت بیشتری می‌گیرد.
به باور من اسرائیل با حمله به کنسولگری ایران در دمشق در پی استفاده تحریک‌آمیز از این ماجرا بود. نتانیاهو با این حمله علناً برای ایران دعوت‌نامه جنگ مستقیم ارسال کرد.