شورای آتلانتیک با انتشار یادداشتی مدعی شد: بر اساس گزارشها، در جریان سفر دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، به خاورمیانه احتمالاً پیشرفتهای عمده دیپلماتیک اولویت نخواهد داشت. منابع کاخ سفید اعلام کردهاند که رئیسجمهور در جریان بازدید از عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر، بر «معاملهها» تمرکز خواهد کرد؛ یعنی فرصتهایی برای افزایش سرمایهگذاری این کشورهای ثروتمند در ایالات متحده، تعمیق همکاری در حوزه هوش مصنوعی و گسترش همکاریهای انرژی. همچنین، صحبتهایی درباره اعلام فروش تسلیحات گسترده به عربستان مطرح شده است.
فرصت سازی یک سرمایهدار این نشریه در ادامه آورد: ترامپ احتمالاً به دنبال معاملات دیگری خواهد بود و جای تعجب ندارد که سه مقصد نخستین سفر خارجی او (بهجز سفر به رم برای شرکت در مراسم تشییع پاپ فرانسیس) کشورهایی هستند که سازمان ترامپ، تحت مدیریت پسرانش، اریک و دونالد ترامپ جونیور، در آنها پروژههای بزرگ املاک و مستغلاتی را اجرایی میکنند؛ از جمله برج مرتفعی در جده، هتلی لوکس در دبی و مجموعه ویلا و زمین گلفی در قطر.
با این حال، این به آن معنا نیست که ترامپ نباید در پی دستاوردهای دیپلماتیک باشد. بزرگترین فرصت برای ترامپ، گسترش «پیمان ابراهیم» است که به ادعای این نشریه از دستاوردهای مهم دوره نخست ریاستجمهوریاش محسوب میشود؛ در این میان نگاه واشنگتن بهویژه متوجه عربستان سعودی است. در نیمه دوم دولت جو بایدن، حتی پس از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و آغاز جنگ در غزه، آمریکا و عربستان مذاکرات فشردهای را برای دستیابی به مجموعهای از توافقات بهمنظور عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل آغاز کردند. این توافقات نهایی نشدند، اما بسیار به نتیجه نزدیک بودند. مهمترین آنها، پیمان دفاعی دوجانبه و توافق همکاری در زمینه انرژی هستهای غیرنظامی بود؛ دو خواسته کلیدی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان.
اکنون تردیدهایی در مورد امکان تحقق این دو توافق بهوجود آمده است. ترامپ ترجیح میدهد درگیر بحرانهای جدید خاورمیانه نشود و با فشارهایی از درون دولت خود مواجه است که خواستار تمرکز بر استقرار نیروها در منطقه هند-پاسیفیک برای مهار چین هستند. این مسئله ممکن است رئیسجمهور آمریکا را نسبت به امضای یک پیمان الزامآور که واشنگتن را موظف به حفظ و در صورت لزوم اعزام نیرو برای دفاع از پادشاهی سعودی کند، مردد کند.
از سوی دیگر، عربستان ممکن است پرسشی دیگر مطرح کند؛ با توجه به بیمیلی ترامپ به متحدان سنتی آمریکا در ناتو، چنین پیمانی تا چه اندازه ارزشمند خواهد بود؟ نگرانی دیگر این است که آیا ترامپ، با سبک حکمرانی تند و پرتنش خود، خواهد توانست رأی دستکم ۱۵ سناتور دموکرات را برای تصویب چنین پیمانی جلب کند؟
در جریان سفر کریس رایت، وزیر انرژی آمریکا به خلیج فارس در ماه آوریل، اعلام شد که ایالات متحده و عربستان سعودی «در مسیر» دستیابی به توافق همکاری در حوزه انرژی هستهای غیرنظامی هستند. ریاض خواهان توافقی است که اجازه غنیسازی اورانیوم بر خاک عربستان را برای مصارف انرژی غیرنظامی بدهد؛ البته تحت نظارت کامل ایالات متحده، تا تضمین شود که این فناوری به سمت تسلیحاتی شدن منحرف نشود. اما با توجه به پیشرفت مذاکرات هستهای میان آمریکا و ایران، عربستان ممکن است قبل از امضای چنین توافقی، که میتواند موقعیت این بازیگر را نسبت به ایران تضعیف کند، دست نگه دارد.
محور این مذاکرات هم مسئله غنیسازی است؛ ایران بر حفظ این حق اصرار دارد و آمریکا هنوز بهروشنی مشخص نکرده که آیا خواهان توقف کامل غنیسازی است یا خیر. با این حال، سختترین پرسش این است؛ آیا عربستان میتواند در حالی که جنگ در غزه همچنان ادامه دارد، به عادیسازی روابط با اسرائیل بپردازد؟ بهویژه با توجه به اینکه اسرائیل در تدارک عملیات نظامی گستردهتری در این منطقه است. ولیعهد سعودی که بهدلیل باز کردن فضای اجتماعی عربستان محبوبیت دارد، همچنان به افکار عمومی که نگران وضعیت غیرنظامیان فلسطینی در غزه هستند، توجه دارد. شاید به همین دلیل است که نماینده ویژه آمریکا، استیو ویتکاف، اشاره کرده که ممکن است مواضعی اعلامی در رابطه با گسترش پیمان ابراهیم رسانهای شود، اما جدول زمانی مورد نظر برای پیشرفت، سال ۲۰۲۶ خواهد بود. ترامپ باید از این سفر برای زنده نگهداشتن حرکت بهسوی عادیسازی استفاده کند، نه برای نهاییسازی آن.
جنگ ناتمام در غزه همچنان گرهگاه اصلی است که مانع پیشرفت اهداف منطقهای دیگر میشود. با این حال، ترامپ هم فرصتهایی برای تغییر مسیر را از دست داده است. او میتوانست نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، را برای اجرای مرحله دوم توافق آتشبس و مبادله گروگانها که در ژانویه امضا شده بود، تحت فشار قرار دهد. این مرحله میتوانست آرامشی طولانیتر فراهم کند، فضای بیشتری برای پیشرفت دیپلماتیک ایجاد کرده، تمامی گروگانهای زنده را به خانوادههایشان بازگرداند و جریان کمکهای بشردوستانه به غزه را از سر بگیرد؛ کمکی که از زمان فروپاشی آتشبس در اوایل مارس قطع شده است.
همچنان چالش ادعایی کنار گذاشتن حماس از قدرت در غزه باقی میماند؛ چه از طریق اقدام نظامی اسرائیل، چه با مشارکت فعال کشورهای عربی. اگرچه اجرای مرحله دوم در حال حاضر ممکن نیست، ترامپ میتواند این پیام را به طرفین برساند که دیگر از طرح «ریویرا غزه» — یعنی تخلیه کامل فلسطینیها از غزه — حمایت نمیکند. این تغییر رویکرد میتواند زمینه را برای همکاری با کشورهای عربی در طراحی برنامهای واقعبینانه برای پایان جنگ، آزادسازی گروگانها، حذف حماس از قدرت و بازسازی غزه بهگونهای که فلسطینیها بتوانند در صلح در کنار اسرائیل زندگی کنند، فراهم کند.
دو مقصد دیگر ترامپ در این مسیر نیز نقش دارند. نتانیاهو پیشنهاد توافق جدیدی داده که شامل مبادله ۱۰ تا ۱۲ گروگان زنده با شش هفته آتشبس است. کابینه اسرائیل تصویب کرده که اگر توافقی حاصل نشود، عملیات نظامی گستردهای را آغاز خواهد کرد. حماس این توافق را رد کرده و خواهان اجرای کامل مرحله دوم است که شامل اعلام رسمی پایان درگیری است.
ترامپ باید قطر، میانجی اصلی و میزبان رهبران حماس در خارج، را تحت فشار بگذارد تا این گروه را وادار به پذیرش توافق جزئی کند. ترامپ با این کار زمان ارزشمندی را قبل از آغاز عملیاتی که میتواند به کشتهشدن گروگانهای اسرائیلی، سربازان اسرائیلی و غیرنظامیان فلسطینی منجر شود، خواهد خرید؛ عملیاتی که احتمالاً به اشغال کامل غزه توسط اسرائیل میانجامد و بار سنگینی بر تلاشها برای گسترش پیمان ابراهیم خواهد گذاشت. همچنین به دولت آمریکا فرصت میدهد تا «بنیاد جدید کمکهای بشردوستانه برای غزه» را با منابع مالی کشورهای خلیج فارس ایجاد کند؛ بنیادی که کمکها را بهشکلی ایمن به غیرنظامیان فلسطینی برساند و از دسترسی حماس به آن جلوگیری کند.
در ابوظبی، ترامپ میتواند از امارات — که یکی از کارآمدترین ارتشهای عربی را در اختیار دارد — بخواهد در ایجاد نیروی باثباتسازی عربی برای تأمین امنیت غزه پس از حذف حماس مشارکت کند. در هر سه پایتخت ثروتمند منطقه، ترامپ باید امکان تشکیل یک ائتلاف تحت رهبری و سرمایهگذاری عربی-ترکی برای تحت فشار گذاشتن رهبران و نیروهای حماس به خروج از غزه و تبعید به نقاط دوردست را بررسی کند؛ شاید تنها راهی که میتوان از طریق غیرنظامی، حماس را از قدرت کنار زد. در خاورمیانه، بزرگترین معاملات تنها در مورد پول نیستند. ترامپ باید از فرصت این سفر برای تمرکز بر اهداف بزرگتر استفاده کند؛ بازگرداندن تمام گروگانها، ازسرگیری کمکهای بشردوستانه به غزه، حذف حماس از قدرت و پیشبرد مسیر عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان سعودی.