کد خبر : 749520 تاریخ : 1404/5/20 - 03:29
محمود جامساز- اقتصاددان خسارت جنگ و اجتناب از درگیری دوباره جنگ ۱۲ روزه با وساطت ترامپ اما در حقیقت بسبب جلوگیری از افزایش تبعات ویرانگر و جلوگیری از خسارات بیشتر و یا به بیانی دیگر توازن منفی بین دو طرف به آتش بس منجر شد. آتش بسی که نه روی کاغذ آمد و‌نه بطور رسمی تأیید شد.

آتش بس یک توافق موقت است و الزاماً به صلح ختم نمی‌شود. اما عقلانیت و خردورزی اقتضاء می‌کند که طرفین در فرصت بدست آمده به بررسی خسارات مادی و انسانی غیر قابل جبران پرداخته و تلاش کنند که دیگر چیزی از دست ندهند ولذا زمینه را برای توافق بر سر دستیابی به یك صلح پایدار فراهم کنند. جنك برنده ندارد روسیه تاكنون در جنك اوكراین ١١٢ هزار نفر تلفات داشته. جنگ حتی اگر با برتری و یا پیروزی نظامی یک طرف هم پایان گیرد، خسارات متحمله آنچنان مخرب است که پیروزی را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد. با این حال بنظر می‌رسد که طرفین تنها به نابودی دیگری به بهای از دست دادن جان‌های بیشمار و بخش عظیمی از ثروت‌های ملی خود می‌اندیشند. جانهاییکه دیگر به حیات باز نمی‌گردند و ثروت‌هایی که دیگر قابل باز یافت نیستند.

کاهش صادرات نفت
ما در این جنك ١٢ روزه خسارات زیاد و غیرقایل جبران مالی و آنسانی را متحمل شدیم. در پیشا جنك كه بسبب عدم درك واقعیات ولذا تحلیل نادرست شرایط به حقیقت دست نیافتیم ناگزیر با تهاجم اسرائیل روبه‌رو شدیم كه طی ١٢ روز بنا بر کفته سخنگوی دولت حدود ۱۰۶۹ نفر از جمله ۲۷۶ نفر غیر نظامی مشتمل بر کودک و بزرگسال جان باختند و از منظر اقتصادی بخش عظیمی از سرمایه‌های ما نابود شد. صادرات نفت ایران تحت تأثیر قرار گرفت؛ از حدود ۱.۷ میلیون بشکه در روز به ١٠٢ هزار بشكه در روز رسید یعنی کاهش معادل ~۹۴٪ در جریان ۱۲ روز جنگ. براین اساس درآمد نفتی روزانه ایران تقریباً ١٢٠ میلیون دلار کاهش یافت، یا مجموعاً حدود ١.٤ میلیارد دلار در طی این جنگ کوتاه مدت از دست رفت.
بورس تهران بسبب تأثیر همزمان جنگ بر درآمد نفت، تشدید تحریم‌ها و افزایش بهای ارز با صف فروش گسترده و کاهش ارزش بی سابقه سهام روبه‌رو شد و یکی از پر تنش‌ترین دوران حیات خود را تجربه کرد، در اولین روز بازگشایی پس از جنگ (شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴)، صف فروش قابل‌توجهی شکل گرفت که در تاریخ حیات بورس بی سابقه بود بطویکه شاخص کل در پایان روز با افت حدود ۶۲۵۰۰ ‌واحدی و خروج حدود ۳۵۰۰۰ میلیارد تومان پول حقیقی از بازار سرمایه روبه‌رو شد.

افت درآمد نفتی
افت درآمدهای نفتی، ریزش شدید بورس و سقوط ارزش ریال بمفهوم افزایش قیمت دلار و تورم، همزمان با ناترازیهای آب و انرژی، و سایر کمبودها بویژه در بخش تأمین برخی از کالاهای اساسی بویژه نان و برنج، اقتصاد کشور را بیش از پیش متزلزل ساخته، صنایع تولیدی و کشاورزی ودیگر بخش های اقتصادی را بورطه سقوط و تعدیل نیروی کار افکنده و فشار معیشتی را بر دوش طبقات آسیب پذیر که تعدادشان در حال افزایش است افزون ساخته است. موجودی خزانه حدود ۱۵ تا ۲۰ هزار میلیارد تومان معادل ١٧٠ تا ٢٢٠ میلیون دلار و موجودی صندوق توسعه ملی حدود ۱۱ میلیارد دلار و ‌دسترسی به ذخائر خارجی نیز حدود ۲۰ میلیارد دلار است. با وجود هزینه‌های جاری دولت، هزینه‌های برون مرزی، نظامی، مخارج بازسازی توان آفندی و پدافندی، جبران خسارات ناشئ از قطعی برق و آب وسایر ناترازیها که تأمین آنها خارج از توان مالی و بیانگر استیصال مالی دولت است، ارسال سیگنالهای تقابلی که آتش جنگی دیگر را شعله ور می‌سازد نه تنها در تعارض با منافع ملی است. بلکه موجودیت نظام حکمرانی را نیز بمخاطره می‌افکند.

دیپلماسی هوشمند
گرچه بسیار معقول ‌و منطقی است که جمهوری اسلامی به تقویت توان نظامی خود بپردازد زیرا هر لحظه امکان تهاجم نظامی اسرائیل وجود دارد، اماحفظ منافع ملی ایجاب می‌کند که دیپلماسی فعال و هوشمندانه مبتنی بر عقلانیت استراتژیك، و ویژگی‌هایی نظیر هدف گذاری واقع گرایانه، پشتوانه دانایی و قدرت تحلیل، فن بیان و هنر گفت‌وگو و توان چانه زنی، جایگزین جنگ طلبی شود. دیپلماسی هوشمندانه بسیاری از كشورها را از رویاروئی با جنك باز داشته و موقعیت برد برد را برای طرفین بارمغان آورده، دیپلماسی فعال نلسون ماندلا و رئیس‌جمهور آفریقای جنوبی، بدون جنك به رژیم آپارتاید خاتمه داد و یا دیپلوماسی هوشمندانه انور سادات و مناخیم بگین باعث شد پس از چندین جنگ خونین با وساطت جیمی كارتر، بدون شلیك گلوله‌ای صحرای سینا به مصر برگرددو اسرائیل هم در قبال صلح دست به عقب نشینی تاریخی خود بزند. جای دوری نرویم توافق برجام خود بهترین گواه بر الگوی بارز پیروزی دیپلماسی نسبت به درگیری‌های نظامی است، كه بموجب آن تحریمهای ٦ قطع‌نامه شورای امنیت سازمان ملل لغو شد و وضعیت اقتصادی كشور
باید پذیرفت كه دیپلماسی هوشمندانه می‌تواند پس از جنگ های خونین، حتی در أوج تنش‌های ایدئولوژیك و انزوای سیاسی و تحریمها هم، راه حل‌هایی بمراتب با ثبات‌تر از پیروزی را نشان دهد..

جنگ فرسایشی
بنظر می‌رسد دو طرف بر طبل جنگ می‌کوبند این بمفهوم پتانسیل شروع یك جنگ مجدد است. اما بر وقوع این جنگ پایان كوتاهی همانند جنگ ١٢ روزه متصور نیست. قطعاً" برخلاف حمله آمریكا به عراق كه بسرعت پایان یافت با جنگی فرسایشی روبه‌رو خواهیم بود زیرا تنها با اسرائیل روبه‌رو نیستیم جنك ما بطور غیر مستقیم با آمریكاست که بر اساس داده‌های آمار فکت، از بودجه نظامی ٩١٦ میلیارد دلار بالاترین بودجه نظامی در سطح جهان برخورداراست، در حالی که بودجه نظامی جمهوری اسلامی براساس گزارش “مرکز داده‌های باز ایران» (Iran Open Data Center) با لحاظ کردن منابع نامشهود و غیررسمی مانند اعتبارات ارزی و نفتی، تقریباً ۱۷ میلیارد دلار اعلام‌ شده که حدود ۵۰ برابر از بودجه نظامی آمریکا و ۳۷ درصد هم از بودجه نظامی ۴۶/۵ میلیارد دلاری اسرائیل کمتر است.

تورم و گرانی
صرف نظر از عدم توازن در قدرت نظامی، جنگ فرسایشی توان اقتصادی و نظامی طرفین را نیز تحلیل می‌برد اما اسرائیل از پشتوانه کمکهای مالی و لوجستیکی نظامی آمریکا برخور دار است و نگران فرسایش توان نظامی خود نخواهد بود، درحالیکه جمهوری اسلامی از این کمک‌ها از سوی هم پیمانان شرقی خود بی بهره است. با این اوصاف و با نگاهی ژرف به بحران‌ها و چالش‌های داخلی جمهوری اسلامی، ناتوانی دولت در ارائه خدمات عمومی و پایین آمدن آستانه تحمل اقشار از فشار تورمی و گرانی‌ها، خردمندانه است که سیاست‌گذار با پیش گیری دیپلماسی هوشمند صلح دوستانه، سیگنال‌های تقابلی که از سوی فرماندهان نظامی و مقامات کشوری و سیاسی داده می‌شود را متوقف کند. زیرا صدای دیپلماسی تنها باید از کانال وزارت امور خارجه شنیده شود و لا غیر، سیاست خارجی مثبت نیز باید بر محور ارتقای تصویر و درک مثبت از کشور در سطح بین‌المللی استوار گردد.

تمسک به هرنوع تهدیدات غیر مسئولانه توسط سایر مقامات و نهادها، این تصویر را مخدوش و اعتبار جهانی کشور را زائل می‌سازد. نمونه‌های تاریخی می‌توان ارائه داد که کشورهایی با درگیری ‌‌چالش‌های عظیم داخلی اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی با ابتناء بر محاسبات غلط تاکتیکی، کشور متخاصم را با هدف دستیابی به انسجام داخلی و تقویت مشروعیت حکمرانی، تحریک به واکنش نظامی کرده اما شکست خورده‌اند. اسرائیل با پشت گرمی از حمایت‌های همه جانبه مترصد بهانه و فرصت دیگری است تا با تهاجم دوباره به ایران راه را برای ایجاد تغییر شکل در خاورمیانه با همکاری هم پیمانانش هموار کند. با تمسک به دیپلوماسی هوشمند و پرهیز از فرو غلطیدن در دام توهم قدرت باید این تهدید را به فرصت تبدیل کرد، زیرا هنوز راه‌های دیپلماسی مسدود نیست. با گریز از عقلانیت این راه‌ها را نبندیم که در غیراینصورت بازنده مردم ایران خواهند بود.