لوگو
1404 سه‌شنبه 23 ارديبهشت
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • سخن‌گاه
  • اقتصاد
  • شهروند
  • بین الملل
  • فرهنگ و هنر
  • سلامت
  • علم و فناوری
  • ورزش
  • خواندنی‌ها
  • آرشیو روزنامه
1404/02/17 - شماره 2501
نسخه چاپی

دیپلماسی در میانه بی‌اعتمادی

معصومه علیانپور- تحلیلگر مسائل  بین المللی
پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، طی دو دهه گذشته، از یک منازعه حقوقی و فنی به یک بحران ژئوپلیتیکی چندسطحی تبدیل شده که ابعاد امنیتی، اقتصادی و حتی تمدنی یافته است. در این میان، مذاکرات اخیر تهران و واشنگتن در عمان را نمی‌توان صرفاً به مثابه تلاشی برای احیای توافقی تکنیکی دانست، بلکه باید آن را در چارچوب یک بازتعریف ضمنی از مختصات تعادل قوا در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی تحلیل کرد. این مذاکرات، ولو غیررسمی و بدون خروجی عملی فوری، به منزله بازگشت به عقلانیت حداقلی در شرایطی است که بی‌اعتمادی نهادی‌شده میان دو طرف، منطق تعامل را به حاشیه رانده بود.
تحلیل کنش‌های ایران و آمریکا در این مرحله، مستلزم فهم دقیق از سازوکارهای تصمیم‌سازی در هر دو کشور و ادراکات امنیتی آن‌ها از یکدیگر است. واشینگتن، به‌رغم اولویت دادن به بحران اوکراین و تقابل با چین، همچنان برنامه هسته‌ای ایران را تهدیدی خزنده علیه نظم هژمونیک خویش در غرب آسیا تلقی می‌کند. در مقابل، تهران نیز تجربه خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام را نه‌تنها شکست یک توافق بلکه زوال اعتبار تعهدات حقوق بین‌الملل می‌داند و از همین‌رو، رویکرد بازگشت به توافق سابق را فاقد ضمانت اجرایی ارزیابی می‌کند.
در این زمینه، مذاکرات اخیر را باید بازتابی از عقلانیت تاکتیکی دو طرف دانست؛ عقلانیتی که در پی احیای کامل توافق نیست، بلکه به دنبال مدیریت بحران و تثبیت یک وضعیت پایدار حداقلی است. در واقع، آنچه در عمان جریان دارد، بیش از آنکه تلاشی برای بازسازی برجام باشد، نوعی تنظیم مجدد روابط خصمانه در یک چارچوب غیررسمی اما قابل راستی‌آزمایی است. این چارچوب می‌تواند بر مبنای اصولی چون توقف موقت برخی فعالیت‌های حساس ایران، کاهش تحریم‌های خاص از سوی آمریکا، و بازگشت نظارت‌های حداقلی آژانس شکل بگیرد؛ بی‌آنکه الزاماً به یک توافق نهایی منتهی شود.
از منظر حقوق بین‌الملل، ساختار کنونی مذاکرات، نسبت وثیقی با منطق ترتیبات نرم دارد؛ ترتیباتی که فاقد الزامات الزام‌آور رسمی‌اند، اما از طریق ضمانت‌های رفتاری و توازن منافع، قابلیت اجرا می‌یابند. همین الگو می‌تواند راهی برای عبور از بن‌بست ساختاری برجام باشد، به‌ویژه در شرایطی که هرگونه توافق رسمی مستلزم عبور از فرآیندهای پیچیده سیاسی در کنگره آمریکا و نهادهای تصمیم‌گیر ایران است.
با این حال، با توجه به ویژگی‌های ساختاری بی‌اعتمادی که میان دو طرف وجود دارد، هرگونه پیشرفت در این مذاکرات مستلزم ایجاد الزامات نهادینه و ساختاری است که بتواند تضمین‌کننده پایداری توافقات باشد. از این رو، حتی اگر این مذاکرات به توافقاتی منجر شود، ممکن است همچنان با چالش‌های اجرایی و سیاسی روبه‌رو باشد که بر تعهدات و مفاد توافق تاثیرگذار خواهد بود.
در نتیجه، مذاکرات عمان بیشتر از آنکه به‌دنبال دستیابی به یک توافق نهایی و جامع باشد، نمایشی از تلاش برای مدیریت بحران و تثبیت وضعیت موجود در یک چارچوب غیررسمی است. در این راستا، اراده‌های سیاسی طرفین همچنان درگیر چالش‌های داخلی و منطقه‌ای خود هستند که مانع از دست‌یابی به توافقات قطعی و رسمی می‌شود. با این حال، این مذاکرات می‌تواند گامی مثبت به سوی کاهش تنش‌ها و ایجاد فرصت‌های جدید برای تعامل باشد، که در نهایت ممکن است به تحولاتی در روابط ایران و آمریکا منجر شود. برگرفته از: دیپلماسی ایرانی

 

Facebook Twitter Linkedin Whatsapp Pinterest Email

دیدگاه شما

دیدگاه شما پس از بررسی منتشر خواهد شد. نظراتی که حاوی توهین یا الفاظ نامناسب باشند، حذف می‌شوند.

تیتر خبرهای این صفحه

  • وفاق ملی در دستگاه دیپلماسی
  • تمرکز ایران و آمریکا برای رسیدن به توافق
  • چشم‌انداز دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا
  • کاهش محبوبیت ترامپ
  • احتمال تعویق مذاکرات به دلیل سفر ترامپ به منطقه
  • دیپلماسی در میانه بی‌اعتمادی
لوگو
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • همکاری با ما
  • تعرفه آگهی
  • نمایندگی‌ها
  • شناسنامه
  • مرامنامه
  • آرشیو
  • RSS

1401© :: کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به روزنامه ستاره صبح بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.