استاد روابط بینالملل گفت: والتز به دلیل مواضع تند علیه ایران، مانعی برای پیشرفت مذاکرات بود. استعفای او، میتواند فضا را برای رویکرد دیپلماتیکتر باز کند. اما جایگزینی موقت والتز با مارکو روبیو، که مواضع محافظهکارانهای دارد، ممکن است در کوتاهمدت تداوم سیاستهای سختگیرانه را نشان دهد. همچنین فشارهای لورا لومر برای اخراجهای بیشتر در شورای امنیت ملی، میتواند بیثباتی در سیاست خارجی آمریکا را افزایش دهد، که باز نتیجهاش کاهش فشار بر ایران خواهد بود.
فردین قریشی در رابطه با انتخاب اولیه شهر رم برای دو چهارم مذاکرات ایران و آمریکا و بعد لغو یا تعویق این دور از مذاکرات، گفت: مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در رم، با میانجیگری عمان، برای دستیابی به چارچوبی جدید جهت احیای توافق هستهای طراحی شده است. اهداف اصلی شامل محدود کردن غنیسازی اورانیوم ایران به سطح ۳.۶۷درصد (مشابه برجام)، کاهش ذخایر اورانیوم غنیشده و تقویت نظارتهای بینالمللی در مقابل لغو تدریجی تحریمهای اقتصادی و مالی است. دلایل انتخاب رم اولا مربوط به نقش عمان است. عمان، با سابقه میانجیگری در مذاکرات هستهای ۲۰۱۳، سفارت خود در رم را بهعنوان فضایی امن و بیطرف برای گفتوگوهای محرمانه فراهم کرده است. ثانیاً رم، پایتخت ایتالیا، به دلیل غیرمتخاصم بودن و زیرساختهای دیپلماتیک قوی، بستری مناسب برای مذاکرات بدون فشارهای سیاسی مستقیم است. ثالثاً برگزاری مذاکرات در سفارت عمان به کاهش گمانهزنیهای رسانهای و حفظ محرمانگی کمک میکند.
وی در خصوص تعویق دور چهارم مذاکرات روند مسقط گفت: در مورد دلایل تعویق مذاکرات اولا مسائل لجستیکی مطرح است. بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، تعویق را به دلایل لجستیکی نسبت داده است. البته به جزئیات اشاره نکرده است. ثانیاً میتوان به بیثباتی در تیم آمریکا اشاره کرد. استعفای مایک والتز، مشاور امنیت ملی و الکس وانگ، معاون او، در پی جنجال «سیگنالگیت» و فشارهای لورا لومر، فعال سیاسی نزدیک به دونالد ترامپ، احتمالاً نیاز آمریکا به بازسازی تیم مذاکرهکننده را افزایش داده است. ثالثاً منابع ایرانی گزارش دادهاند که آمریکا تلاش کرده چارچوب مذاکرات را تغییر دهد و این موضوع با توافقات قبلی مغایرت داشته و به تعویق کار منجر شده است. به نظر میرسد در این میان تعویق مذاکرات بیشتر نشاندهنده چالشهای داخلی در دولت آمریکا است.
وی ادامه داد: تعویق مذاکرات رم، از جهتی فرصتی برای ایران است. این وضعیت به ایران امکان میدهد مواضع خود را تقویت کرده و از بیثباتی در تیم آمریکا برای کسب امتیازات بیشتر استفاده کند. اما در عینحال تأخیر ممکن است اعتماد طرفین به فرآیند را تضعیف کند. همچنین والتز به دلیل مواضع تند علیه ایران، مانعی برای پیشرفت مذاکرات بود. استعفای او، میتواند فضا را برای رویکرد دیپلماتیکتر باز کند. اما جایگزینی موقت والتز با مارکو روبیو، که مواضع محافظهکارانهای دارد، ممکن است در کوتاهمدت تداوم سیاستهای سختگیرانه را نشان دهد. همچنین فشارهای لورا لومر برای اخراجهای بیشتر در شورای امنیت ملی، میتواند بیثباتی در سیاست خارجی آمریکا را افزایش دهد، که باز نتیجهاش کاهش فشار بر ایران خواهد بود.
این کارشناس روابط بین الملل در خصوص نقش روسیه و چین در مذاکرات هستهای ایران، عنوان کرد: روسیه و چین، اگرچه مستقیماً در مذاکرات دوجانبه ایران و آمریکا حضور ندارند، اما نقش مهمی در حمایت دیپلماتیک از ایران ایفا میکنند. مسکو از حق ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای حمایت کرده و ممکن است پیشنهادهایی مانند ذخیرهسازی اورانیوم ایران در خاک خود یا مشارکت در نظارت بینالمللی ارائه دهد. با این حال، ایران باید از خروج ذخایر اورانیوم از کشور اجتناب کند و به جای آن، نظارت بینالمللی بر مدیریت داخلی این ذخایر را بپذیرد، تا استقلال استراتژیک خود را حفظ کند. پکن هم در جاهای مختلف از جمله در نشست ۱۴ مارس ۲۰۲۵ با ایران و روسیه، بر لزوم لغو تحریمها و اجتناب از تهدید نظامی علیه ایران تأکید کرده است.
وی ادامه داد: چین میتواند با ارائه بازارهای جایگزین برای تجارت ایران، فشار تحریمها را کاهش دهد. در کل با توجه به بیثباتی در تیم سیاست خارجی آمریکا پس از استعفای والتز، نقش روسیه و چین بهعنوان وزنههای متقابل اهمیت بیشتری یافته است. ایران میتواند از این فرصت برای تقویت ائتلافهای شرقی خود استفاده کند، اما باید مراقب باشد که به ابزار بازی قدرتهای بزرگ تبدیل نشود.
قریشی با بیان اینکه سیاست چندجانبهگرایانه، بهنوعی موازنهسازی قدرت دیپلماتیک است، اظهار کرد: همکاری همزمان ایران با اروپا (E3: فرانسه، آلمان، بریتانیا)، روسیه و چین، یک استراتژی چندجانبهگرایانه مؤثر است که به موازنهسازی قدرت دیپلماتیک کمک میکند. مزایای آن تقویت مشروعیت بینالمللی ایران با ایجاد ائتلافی گسترده، کاهش فشارهای آمریکا از طریق ایجاد وزنههای متقابل (روسیه و چین در برابر غرب) و جلوگیری از اجماعسازی غرب علیه ایران در نهادهای بینالمللی مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا شورای امنیت است. اما چالشهایی هم وجود دارد. اروپا ممکن است تحت فشار آمریکا یا اسرائیل، مواضع سختگیرانهتری اتخاذ کند. باز چنانکه اشاره کردم خطر استفاده ابزاری از ایران توسط قدرتهای بزرگ جدی است. ایران باید استقلال تصمیمگیری خود را حفظ کند تا به مهرهای در بازی قدرتهای بزرگ تبدیل نشود. همچنین مدیریت روابط با سه قطب قدرت نیازمند دیپلماسی دقیق و منابع گسترده است.
وی افزود: در مورد دموکراتها هم باید گفت بهطور کلی آنها دیپلماسی را ترجیح میدهند، اما برخی چهرههای میانهرو، مانند جان کری که در مقالهای در وال استریت ژورنال خواستار اخذ امتیازات فراهستهای از ایران شد، ممکن است توافق را به خطر بیندازند. با این حال، نفوذ دموکراتها در دولت ترامپ محدود است. همچنین خروج والتز ممکن است فشارهای اسرائیل را کاهش دهد، زیرا او از حامیان اصلی مواضع تلآویو بود. با این حال، فشارهای لورا لومر و بیثباتی در شورای امنیت ملی ممکن است باعث شود آمریکا تحت تأثیر لابیهای داخلی، مواضع متناقضی اتخاذ کند. در هر صورت این موضوعات میتوانند مذاکرات را پیچیدهتر کنند، اما تمایل ایران و آمریکا به ادامه گفتوگوها بیشتر نشاندهنده احتمال غلبه بر موانع است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا آمریکا با پیشنهاد گام به گام رفع تحریمها موافقت خواهد کرد، تصریح کرد: آمریکا به احتمال زیاد با رویکرد گامبهگام برای رفع تحریمها موافقت خواهد کرد، اما با شرایط خاص. دو طرف کارشناسان را مأمور تدوین نقشه راهی برای اقدامات متقابل کردهاند که شامل کاهش فعالیتهای هستهای ایران در ازای لغو تدریجی تحریمهاست.
منبع: اصلاحات نیوز