جنگ تحمیلی 12 روزه معادلات زیادی را تغییر داد. یکی از معادلاتی که اکنون تغییر کرده «سیاست خارجی» و «دیپلماسی» است. به نظر میرسد دیگر آب رفته به جوی بازنمیگردد. روابط ایران با آژانس، اروپا و آمریکا دیگر به وضع سابق بازنمی گردد.
چند روز قبل بود که عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، تکلیف آینده روابط با آژانس را معلوم کرد و گفت به زودی چهارچوب جدیدی برای این روابط تعریف خواهد شد.
به نظر میرسد این قاعده در مورد روابط با آمریکا نیز صدق میکند. فایننشال تایمز مدعی شده به زودی نمایندگان ایران و آمریکا با هم ملاقات میکنند. مکان ملاقات این بار «نروژ» است نه عمان یا رم. این خود نشان میدهد مذاکرات جدید تا اندازهای متفاوت از مذاکرات قبلی است. آیا بحث اصلی ایران و آمریکا بر سر غنی سازی است؟ آیا دشواره اصلی مانند سابق تعلیق کامل غنی سازی و عدم آن است؟ پاسخ هم مثبت است و هم منفی. شکی نیست که همچنان معضل دو طرف تعلیق و عدم تعلیق غنی سازی است اما این معضل بعد از جنگ 12 روزه رنگ و شکلی نو به خود گرفته است.
مشکلات و دشواری های مذاکرات احتمالی نروژ
همانطور که وزارت خارجه ایران بارها گفته آمریکا باید در مورد جنگ 12 روزه پاسخگو باشد. حداقل پاسخ واشنگتن به این هجوم، دادن تضمینی است مبنی بر اینکه دیگر به ایران حمله نخواهد کرد. همچنین، واشنگتن باید از طرف اسرائیل نیز تضمین دهد که دیگر جنگی رخ نخواهد داد و ترامپ جلوی تجاوز رژیم صهیونیستی به آسمان ایران را خواهد گرفت.
این مسائل در حالی مطرح است که آمریکا قبلا نشان داده روی موضوعات کوچک تری مانند عدم نقض برجام تضمین نمیدهد و بعید است تضمینی در رابطه با آینده به ایران بدهد.
مسئله دیگر آسیب دیدن تأسیسات هستهای ایران در طول جنگ 12 روزه است. ایالات متحده به تأسیسات اصفهان و نطنز و فردو حمله کرد و به این تأسیسات آسیب وارد ساخت. ایران هنوز دست به بازسازی و تعمیر این تأسیسات نزده و به نقل از برخی خبرگزاری های خارجی ممکن است استراتژی غنی سازی خود را تغییر داده و مثلا به جای تمرکز بر تأسیسات بزرگ روی کارگاهها و تأسیسات کوچک اما پخش در سراسر ایران تمرکز کند.
این مسئله میتواند مذاکرات هستهای را تحت تأثیر خود قرار دهد. در مذاکرات قبل، محوریت با غنی سازی در فردو و نطنز و ... بود. در مذاکرات قبلی استراتژی ایران رو بود اما اکنون پیچیدگی های خاصی در این رابطه وجود دارد که میتواند مذاکرات را تحت الشعاع قرار دهد.
آمریکا قبلا نشان داده روی موضوعات کوچک تری مانند عدم نقض برجام تضمین نمیدهد و بعید است تضمینی در رابطه با آینده به ایران بدهد
همچنین، معادلات ایران در رابطه با آژانس نیز تغییر کرده است. بعد از جنگ، رابطه ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به بدترین وضع خود رسیده است. ایران جلوی نظارتها را گرفته و در حال تغییر معادلات رابطۀ خود با رافائل گروسی است. این مسئله میتواند مذاکرات ایران و آمریکا را دچار مشکل کند چرا که به لحاظ فنی، آمریکا از اظهارات و گزارش های آژانس خط میگیرد و تحت تأثیر آن است و معلوم نیست بدون حضور آژانس چگونه مذاکرات پیش رود.
همچنین، یکی از وجوه مهم هر مذاکرهای «جو» حاکم بر آن مذاکره است. مذاکرات قبلی ویتکاف – عراقچی بر نوعی فضای «تردید» همراه با «بیم و امید» حاکم بود. در آن زمان، دو طرف امیدوار بودند با توافق، جلوی جنگ را بگیرند. اما اکنون در فضای پس از جنگ به سر میبریم. البته همچنان نگرانیهایی در رابطه با بازگشت به جنگ وجود دارد اما قطعا به اندازه قبل نیست و کمتر از 6 ماه یا یک سال قبل شده است. نباید فراموش کرد که ترس و نگرانی قبل از آغاز جنگ همیشه بیشتر از نگرانی در رابطه با ازسرگیری آن است.
تغییر متُد و تاکتیک عراقچی و ویتکاف
موارد فوق همه نشان میدهند عراقچی و ویتکاف در صورت آغاز مجدد مذاکرات با دنیایی جدید مواجه خواهند بود. هم عراقچی و هم ویتکاف باید روش ها، سیاست ها، لحن و تکنیک های خود را تغییر دهند. به نظر میرسد رسیدن به توافق در دور جدید مذاکرات سخت تر باشد و با پیچیدگی بیشتر مواجه خواهیم بود. باید دید در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد.
منبع: خبر فوری