شعار بانک جهانی «زندگی پذیری است»، معنا و مفهوم این شعار این است که انسان فارغ از نژاد، مذهب، ملیت و جنسیت حق دارد از مواهب طبیعی مثل نان، آب، هوا، شغل، رفاه، عدالت و آزادی برخوردار باشد.
وقتی چنین است هر اقدام سیاسی، رفتاری، گفتاری، جنگ و تحریم که زندگی پذیری را به مخاطره اندازد و محیط زیست را نابود کند، تهدید برای زندگی به شمار میرود. دولتها نقش بی بدیل در زندگی پذیری دارند، به همین دلیل است که عزم دولتهای مدرن تأمین نیازهای بشر مثل نان، آب، هوا، برق، گاز، شغل و... است.
این دولتها اولویتشان توسعه و رفاه است نه ایدئولوژی، اما در اینجا وضع فرق میکند، اولویت ایدئولوژی، صدور انقلاب، نفوذ در منطقه و جاهای دیگر است. وقتی این چنین است نگاه از «درون به برون» معطوف میشود، هزینه میشود که آورده و سودی ندارد. در این فرایند زندگی مردم تحت تأثیر قرار میگیرد.
اگر به جای گفتمان «ایدئولوژی محور» گفتمان «توسعه محور» انتخاب میشد وضع بهتر از دیروز و امروز بود. روسای قوای مقننه و مجریه نتیجه گفتمان ایدئولوژی محور را بیان کردند:
*قالیباف در یک برنامه تلویزیونی گفت: در جنگ 12 روزه غافلگیر شدیم و مغزها و چشمهایمان را زدند. پرسش این است وقتی مغزها و چشمهای کشور دچار آسیب شده است چگونه میتواند بر آمریکا و اسرائیل پیروز شود و خسارتهای جنگ را جبران کند؟
*پزشکیان روز 19 مرداد در دیدار با اصحاب رسانه که نویسنده هم حضور داشت خطاب به مخالفان مذاکره با آمریکا هستند گفت: «نمیشود هم یار طلب کنی هم سر خواهی. تصور نمیکنم با دعوا به جایی برسیم. میگویند مذاکره نکنیم؛ میخواهی چهکار کنی؛ بجنگی؟! خب آمد و زد؛ الان برویم درست کنیم دوباره میآید میزند.» پزشکیان واقعیت را دریافته و تن به واقعگرایی به جای آرمان گرایی داده است.
*رئیسجمهور گفته گیر افتادهایم و بدجوری هم گیر افتادهایم. گیر افتادن معلول است، علت چیست؟ آنچه قالیباف و پزشکیان بر زبان آوردند معلول است، علت را باید در سیاستها در داخل و خارج و عدم درک و شناخت نظام بینالمللی جست و جو کرد.
ایران به دلیل عدم شناخت بازیگران بینالمللی چند دهه است زیر فشار تحریم قرار گرفته است. اشتباه تاریخی که باغث جنگ شد این بود که وقتی ترامپ به ایران نامه نوشت و 60 روز مهلت داد و گفت یا توافق یا جنگ، تندروها و مسئولان آن را بلف سیاسی دانستند و گفتند ترامپ اهل معامله است نه جنگ.
*اگر درک درستی از شرایط وجود داشت ایران به خاطر منافع ملی و حفظ دستاوردهای هستهای با ترامپ بر سر غنی سازی اورانیوم معامله میکرد تا جنگ رخ ندهد. چون این درک وجود نداشت جنگ شد و سایتهای هستهای نطنز، فردو و اصفهان که میشد آنها را برای نسلهای آینده نگاه داشت تخریب شدند.
* روزهای پر مخاطره و دلهره آوری را پیش رو داریم زیرا سه کشور اروپایی خیز برداشتهاند تا 15 روز دیگر (9 شهریور) مکانیزم ماشه را فعال کنند تا تحریم های سازمان ملل به صورت خودکار بازگردند. این خطر را نباید نادیده گرفت. در چنین وضعیت دشواری نمیشود هم شعار مرگ بر آمریکا و نابودی اسرائیل سر داد و هم به میز مذاکره رفت. اگر قرار است توافقی صورت گیرد شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل کنار گذاشته شود و بر سر غنی سازی اورانیوم هم با آمریکا توافق شود.
ایران باید تلاش کند با آمریکا رابطه برقرار کند و با اسرائیل ترک مخاصمه اعلام کند. اگر این اقدامات صورت نگیرد نویسنده پیش بینی میکند تحریمها بر سر مردم آوار شوند، جنگ دوباره رخ خواهد داد و وضع زندگی مردم از امروز و دیروز بدتر خواهد شد. اگر اصل برایتان مردم است آنها طالب زندگی هستند نه جنگ و ستیز و دعوا با این و آن...
نکته دیگر این که مطالبهشان از حاکمیت اصلاح ساختارها، برداشتن نظریه استصوابی، اصلاح قانون اساسی، برگزاری انتخابات آزاد، جایگزین گفتمان توسعه محور به جای گفتمان ایدئولوژی محور است.